اختلالات یادگیری

بسیارند کودکانی که ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است. هوششان کمابیش عادی است، به خوبی صحبت می‌کنند، مانند سایر کودکان بازی می‌کنند و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط برقرار می‌کنند، در خانه نیز خود یاریهای لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار می‌کنند به خوبی انجام می‌دهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند. لیکن وقتی به مدرسه می‌روند و می‌خواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند دچار مشکلات جدی می‌شوند. بیش از یک قرن است که متخصان علوم تربیتی و روانشناسی و گفتار درمانی در پی تشخیص و درمان مشکلات این قبیل کودکان بوده‌اند.

مدتها طولاني دانش آموزاني را كه در يادگيري يك يا چند درس مشكلات جدي داشتند با اصطلاحات معلول ادراكي ، آسيب ديده مغزي و آسيب ديده عصبي معرفي مي كردند . با توجه به يافته هاي جديد در مورد يادگيري ، در سال 1963 جمعي از متخصصين اصطلاح ، ناتوانيهاي يادگيري را جايگزين اصطلاحات قبل كردند از آنجا كه واژه ناتواني اصطلاحات ديگري مثل ناتواني جسمي يا ناتواني ذهني را تداعي مي كند ، يعني ناتوانيهاي كه تبديل به توانايي كامل نمي شوند ، اصطلاحي مايوس كننده مي نمايد و به نظر مي رسد اگر اصطلاح اختلالات در يادگيري و ( يا به نظر نگارندگان مشكلات يادگيري ) به كار گرفته شود، مناسب تر باشد .

به بسياري از اينگونه دانش آموزان متاسفانه برچسب كودن ، كم ذهن ،عقب مانده و امثال آن زده مي شود كه هيچكدام صحيح نيستند و با قاطعيت مي توان گفت كه اگر اين مشكلات به موقع و به جا تشخيص داده شوند قابل درمان است ؛ افرادي چون آلبرت انشتين نابغه رياضي ، توماس اديسون مخترع و مبتكر و نابغه آمريكايي – اگوست رودين مجسمه ساز بزرگ فرانسه ، لئوناردو داوينچي و بتهون همگي دچار اختلالات يادگيري بودند.

بیش از شصت تعریف برای اختلالات یادگیری وجود دارد که معروفترین آنها عبارتست از:
اختلال در یک یا چند فرآیند روانی پایه به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط می‌شود و می‌تواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن ، فکر کردن ، صحبت کردن ، خواندن ، نوشتن ، حجمی کردن یا انجام محاسبه‌های ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی ، آسیب دیدگیهای مغزی ، نقص جزئی در کار مغز ، ریس ‌لکسی یا نارسا خوانی و آفازیای رشدی را در بر می‌گیرد. از سوی دیگر ، اصطلاح یاد شده آن عده را که اصولا بواسطه معلولیتهای دیداری ، شنیداری یا حرکتی همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی ، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شده‌اند را شامل نمی‌شود.

  •  مراحل ارزيابي و تشخيص در مراکز آموزشي مشکلات ويژه يادگيري شامل:
  1.  پيشينه کاوي و مصاحبه : که عموما شامل تهيه تاريخچه کلي از زندگي فرد که به وسيله بازنگري پرونده هاي کودک مصاحبه با والدين ، معلمين و خود کودک تهيه مي شود
  2.  مشاهدات باليني : مشاهده گر در حين مراحل ارزيابي اطلاعاتي را از خصوصيات و ويژگيهاي رفتاري کودک به دست مي آورد که او را در امر تشخيص ياري مي دهد .
  3. آزمون هاي رسمي
  • اختلالات گفتاری دانش‌آموزان

به نابسامانی‌هایی که دانش‌آموزان در «بیان شفاهی» پیام‌های زبانی دارند «اختلالات گفتاری» گفته می‌شود. اختلالات گفتاری را به چهار دسته‌ تقسیم می‌کنیم: اختلالات تولیدی؛ اختلالات روانی گفتار یا گفتار سلیس؛ اختلالات صوتی و اختلالات تأخیر در یادگیری گفتار.

 تهیه و تائید توسط:ندا زهیری مقدم _آموزگار پایه اول


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20