اختلالات یادگیری یکی از علل اصلی مشكلات شدید یادگیری تحصیلی به شمار می آیند. اختلالات یادگیری برخلاف سایر اختلالات عصب تحولی، اختلال یادگیری یک اختلال واحد با ماهیت و نشانگان مشخص نیست و شامل گروهی از مشکلات ناهمگون است كه ویژگی های متفاوت برخاسته از عوامل زیستی، تهدیدهای محیطی و فقر محرک های محیطی دارند.
این اختلال با پیشرفت پژوهش های آموزش و پرورش و تغییرات اجتماعی به صورت پویا در حال تغییر است. ناتوانی های یادگیری برخاسته از مشاهدات پزشکان و معلمانی است که به مطالعه و بررسی کودکان آسیب مغزی می پرداختند.
اصطلاح اختلالات خاص در یادگیری بر ناتوانی آن گروه از كودكان اشاره دارد كه در یك یا چند فرایند روان شناختی پایه مربوط به درك زبان یا كاربرد آن، گفتاری یا نوشتاری، اختلال دارند. این اختلال ممكن است به صورت ناتوانی در گوش دادن، فكر كردن، صحبت كردن، خواندن، نوشتن، هجی كردن یا انجام دادن محاسبات ریاضی جلوه گر شود.
تاریخچه اختلالات یادگیری
اصطلاح اختلال يادگيري نخستين بار در سال 1963 مطرح شد. اگرچه اصطلاح ناتوانیها یا اختلالات يادگيري پس از پيشنهاد بلافاصله پذيرفته شد، ارائه تعريفي از ناتوانيهاي يادگيري كار آساني نبود. در سال 1975 در قانون عمومي 142-94 يعني قانون آموزش كليه كودكان معلول تعريفي براي اختلال يادگيري ارائه شده است.
اصطلاح اختلال یادگیری آن دسته از مشكلات يادگيري را كه اساساً نتيجه معلوليتهاي ديداري، شنيداري يا حركتي، عقبماندگي ذهني، اختلال هيجاني، يا وضع نامساعد محيطي، فرهنگي يا اقتصادي است در برنميگيرد. اما در صورت عدم درمان موجب ایجاد مشکلات فراوانی در کودکان از قبیل مشکلات رفتاری می گردد.
این اصطلاح عارضه هایی چون معلولیت های ادراكی، آسیب مغزی، اختلال جزئی كاركرد مغز، نارساخوانی و زبان پریشی رشدی را شامل می شود. شیوع اختلال در یادگیری را طبق گزارش کمیته ملی مشورتی کودکان ناتوان (معلول) از یک تا سه درصد کودکان مدرسه رو می دانند اما تخمین شیوع اختلالات یادگیری یکسان نیست؛ دامنۀ 1 تا30 درصد در پژوهشهای مختلف گزارش شده است.
از آنجا که اختلال یادگیری گستره ای از علایم را شامل می شود، علایم مختلف، انواع مختلف اختلال یادگیری را موجب می شود که به نوبه خود درمان متفاوتی را می طلبد. سه زیر گروه برای اختلالات یادگیری معرفی شده است که عبارتند از:
ملاكهاي راهنمای تشخيصي و آماري اختلالات رواني (DSM-IV-TR) براي اختلالات يادگيري مستلزم آن است كه بين ميزان پيشرفت و بهره هوشی آنها تفاوت چشمگيري وجود داشته باشد و پيشرفت فرد در زمينه خواندن در مقايسه با اكثر كودكان هم سن وي به ميزان چشمگيري ضعيف باشد. مطالعات پژوهشي سؤالاتي را در زمينه گنجاندن تفاوت پيشرفت و بهره هوشی در تعريف اختلال مطرح كرده است.
تهییه شده توسط : محبوبه معتمدی_آموزگار پایه ششم